تحلیل طلا (اونس جهانی) | ۲۰ فروردین ۱۴۰۴

۱. تنش‌های تجاری و تأثیر آن بر قیمت طلا

در اوایل آوریل ۲۰۲۵، رئیس‌جمهور ایالات متحده، دونالد ترامپ، در راستای سیاست‌های حمایت‌گرایانه خود اعلام کرد که تعرفه‌های جدیدی بر واردات اعمال خواهد شد؛ از جمله تعرفه ۱۰٪ بر تمامی واردات و تعرفه‌ای سنگین‌تر به میزان ۲۵٪ بر واردات خودروها و کامیون‌ها. این تصمیم، بازارهای جهانی را در شوک فرو برد و بسیاری از سرمایه‌گذاران نگران احتمال آغاز دوباره جنگ تجاری میان اقتصادهای بزرگ جهان شدند.

این فضای پرتنش، موجب فرار سرمایه از دارایی‌های پرریسک مانند سهام و ارزهای نوظهور شد و سرمایه‌گذاران به سمت دارایی‌های امن‌تری مانند طلا روی آوردند. نتیجه آن بود که قیمت هر اونس طلا به رکورد تاریخی رسید؛ سطحی که نشان‌دهنده افزایش شدید تقاضا برای حفظ ارزش سرمایه در برابر شوک‌های اقتصادی و سیاسی است.

۲. سیاست‌های پولی، نرخ بهره و تأثیر آن‌ها بر طلا

یکی از مهم‌ترین عوامل مؤثر بر قیمت طلا، سیاست‌های پولی بانک‌های مرکزی و به‌ویژه فدرال رزرو آمریکا است. به‌طور کلی، افزایش نرخ بهره و رشد بازده اوراق قرضه خزانه‌داری باعث تقویت دلار و کاهش جذابیت طلا می‌شود، زیرا طلا بازدهی ندارد. با این حال، در شرایطی که احتمال رکود اقتصادی مطرح می‌شود، سناریو متفاوتی شکل می‌گیرد.

در پی اعمال تعرفه‌های جدید و نگرانی درباره کاهش رشد اقتصادی، تحلیل‌گران معتقدند فدرال رزرو ممکن است برای جلوگیری از رکود، نرخ بهره را کاهش دهد یا سیاست‌های انبساطی‌تری اتخاذ کند. چنین روندی می‌تواند به تضعیف دلار منجر شده و باعث افزایش تقاضا برای طلا شود. در واقع، بازارها در حال حاضر بین دو نیروی متضاد قرار دارند: قدرت کوتاه‌مدت دلار و نگرانی‌های بلندمدت از رکود.

۳. شاخص‌های اقتصادی، تورم و نقش آن‌ها در تقویت طلا

تعرفه‌های جدید که هزینه واردات را افزایش می‌دهند، به‌طور طبیعی موجب رشد سطح عمومی قیمت‌ها و افزایش فشار تورمی می‌شوند. در این شرایط، طلا به‌عنوان یکی از سنتی‌ترین پوشش‌های ضد تورم مورد توجه قرار می‌گیرد.

از سوی دیگر، آمارهای اقتصادی اخیر در برخی از شاخص‌ها ضعف‌هایی را نشان داده‌اند، از جمله کاهش در شاخص تولید ناخالص داخلی، افت در خرده‌فروشی و کاهش اعتماد مصرف‌کننده. این وضعیت نیز بار دیگر تقاضا برای دارایی‌های امن را تقویت کرده و طلا را به گزینه‌ای جذاب برای سرمایه‌گذاران بدل ساخته است.

۴. خریدهای استراتژیک بانک‌های مرکزی و اثر آن بر بازار طلا

در دهه گذشته، نقش بانک‌های مرکزی به‌عنوان یکی از خریداران اصلی طلا پررنگ‌تر شده است. داده‌ها نشان می‌دهد که بانک‌های مرکزی در سراسر جهان، به‌ویژه در کشورهای در حال توسعه مانند چین، روسیه، ترکیه و هند، به‌طور متوسط سالانه بیش از ۱,۰۰۰ تن طلا خریداری کرده‌اند. این میزان دو برابر میانگین سالانه خرید در دهه قبل از آن است.

دلایل این روند به کاهش اعتماد به دلار آمریکا، تنوع‌بخشی به ذخایر ارزی و تلاش برای مقابله با تحریم‌های احتمالی اقتصادی برمی‌گردد. افزایش ذخایر طلا توسط بانک‌های مرکزی، نوعی «رأی اعتماد» به این فلز گران‌بها به‌عنوان پناهگاه بلندمدت سرمایه تلقی می‌شود.

۵. تحلیل تکنیکال طلا؛ سطوح حساس و شاخص‌های مهم

از منظر تکنیکال، قیمت طلا پس از ثبت سقف تاریخی وارد حرکت اصلاحی شده است. در صورت شکست محدوده حمایتی 2950 دلار احتمال ریزش قیمت تا محدوده 2900 و حتی محدوده 2850 دلار وجود دارد.
در غیر این صورت احتمال افزایش قیمت تا محدوده 3150 و در صورت قدرت محدوده 3200 دور از انتظار نیست.

۶. پیش‌بینی قیمت طلا در آینده؛ سناریوهای ممکن

در شرایطی که همچنان تنش‌های ژئوپلیتیکی، جنگ‌های تجاری، تورم و عدم‌قطعیت‌های اقتصادی ادامه دارند، تحلیل‌گران بسیاری پیش‌بینی کرده‌اند که روند صعودی طلا می‌تواند تداوم یابد. بانک آمریکا اخیراً اعلام کرده که قیمت طلا ممکن است تا سال ۲۰۲۶ به سطوحی بین ۳,۳۰۰ تا ۳,۵۰۰ دلار برسد.

این سناریو بر فرض ثبات یا کاهش نرخ بهره، افزایش خریدهای بانک‌های مرکزی، تورم پایدار و استمرار تقاضا برای دارایی‌های امن بنا شده است. در صورت تحقق این شرایط، طلا می‌تواند بار دیگر نقش تاریخی خود را در حفاظت از ثروت ایفا کند.

نتیجه‌گیری: طلا در مرکز توجه بازارهای جهانی

با توجه به مجموعه‌ای از عوامل بنیادین از جمله تنش‌های ژئوپلیتیکی، تصمیمات سیاست‌گذاران پولی، فشارهای تورمی، رفتار بانک‌های مرکزی و داده‌های تکنیکال، طلا همچنان جایگاه خود را به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین دارایی‌های امن در سبد سرمایه‌گذاران حفظ کرده است.

سرمایه‌گذاران باید با دیدی چندجانبه و ترکیبی به تحلیل بازار طلا بپردازند و در کنار بررسی نمودارها، به داده‌های اقتصاد کلان، سیاست‌گذاری‌های جهانی و حتی رفتارهای اجتماعی و روان‌شناختی بازار نیز توجه داشته باشند.